به نام خداوند مهر آفرین
سال 14094 اهورایی، 7037 میترایی، 3753 زرتشتی، 2573 کوروشی (شاهنشاهی) و 1394 خورشیدی

بنام خدا


 «آشوربانيپال»؛ سنگ‌نوشته‌ای غریب در میان صخره‌های ایلام



  سورنا لطفی نيا :
یکی از برجسته‌ترين يادمان‌های تاریخی استان ایلام، سنگ‌نوشته‌ی آشوربانیپال است. این سنگ‌نوشته، در ميان صخره‌های استان، بدون رمزگشايی رازهای پنهان آن، غریب برجای مانده است.
به گزارش مهر؛ استان ایلام با داشتن سنگ‌نوشته‌های گوناگون، از روزگارهاي گوناگون تاریخی، یکی از گستره‌هاي ویژه کشور است که هر یک، روایتگر بخشی از تاریخ کهن استان است.
سنگ‌نوشته‌ي آشوربانیپال در شمال روستای «گل گل» در 25 کیلومتری شهر ایلام، بین مرکز استان و شهرستان ملکشاهی، در میان تنگه‌ای بزرگ با صخره‌ای بلند جاي دارد ولی خبری از تابلو راهنمایی و راه مناسب برای دیدن این يادگار تاریخی نیست و باید با تلاش فراوان، به این سنگ‌نوشته رسید.
این صخره‌ي بلند، ساده به چشم می‌رسد، ولی تاریخی کهن در این صخره نهفته است که از تمدن آشوری است و به‌دست آشوربانیپال ساخته شده است.
آشوربانیپال، واپسين فرمانروای توانای آشوریان بود که به شوند(:دلیل) علاقه به دانش و ادبیات، آگاهی های بسياری را روی سنگ‌ها و سفال‌‌ها نوشته است.
این اثر تاریخی بر روی صخره‌ی تنگه، كنده شده که به‌دست خود آشوربانیپال، ساخته شده و پس از نابودی دولت، بر سر راه باستانی برجای مانده است.
وجود سرسبزی و درختانی در کنار این يادمان تاریخی می‌تواند برای گردشگران سودمند باشد و هم نیازهای گردشگری گردشگران را از ديد چشم‌انداز برآورده کند و هم آن‌ها را به دیدن آثار تاریخی وادارد که این كار، نیازمند شناساندن بیشتر این اثر است.
آثار و برجستگی‌های روی صخره نشان از تاریخی بودن این سنگ‌نوشته دارد که البته هنوز رازهای مهم این سنگ نوشته به خوبی يافت نشده است.
 
آشورباني‌پال
آشوربانيپال

اين سنگ‌نوشته آن‌‌گونه كه، كارشناسان گفته‌اند، نقش‌برجسته‌ي یک سرباز آشوری به حالت ایستاده با کلاه‌خود و پیکان در دست با ماه و ستاره در بالای سر آن است، که به گونه‌ي نیم رخ، كنده شده و البته در این سنگ‌نوشته چیز بسياري مشخص نیست.
در بخش زيرين این سنگ‌نوشته چند جمله با خط میخی كنده شده و این اثر به‌دست آقای پرفسور «لویی واندنبرگ» بلژیکی در سال 1973 شناسایی و برگردان شده است.
در اين سنگ‌نوشته چنين آمده است: «به آشور و خدایان (بزرگ که به سوي شاه محبوب ایستاده‌اند و چیره شده بر (زمین‌های) دشمنانشان.
..... شاه جهان....پسر ....آشور پدر خدیان مرا نامزد کرد (برای پادشاهی در شكم مادرم ...) انلیل مرا برای چيرگي بر روی زمین و مردم فراخواند.
سین و مردودک مرا بصریت وسیع و فهم ژرف بخشيدند.
خدایان بزرگ از راه لطف در محفل خود (مرا به روی) تخت شاهی پدرم گذاشتند. آن‌ها چيرگي بر روی زمین و مردم را به من واگذار کردند.
شهر ...آرنا بیرون رفتند .... از آن من ... .... روی او، (شایش) کارهایی که من انجام دادم (من نوشتم) بر روی آن من.
به‌جای نهادم(این سنگ نبشته) را برای ترغیب شاهان، پسران(من) در آینده.
باشد که بعدا امیری در میان (شاهان) (پسران)  من که او را آشور و خدایان بزرگ برای چيرگی بر روی زمین و مردم نامزد کند.
این ستون و تحسین خدایان بزرگ را ببیند و باشد که به تدفیت آن بپردازد و قربانی‌هایی بکند.»
 
آشوربانيپال 
آشوربانيپال
آشوربانيپال



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:









تاريخ : شنبه 15 بهمن 1390برچسب:آشور بانیپال,رمزگشایی,سفال,تنگه,محفل,تدفیت,,
ارسال توسط سورنا
آخرین مطالب

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی